هواداران تارنمای ارگ ایران

مجموع نظرات و مقالات هواداران تارنمای ارگ ایران

هواداران تارنمای ارگ ایران

مجموع نظرات و مقالات هواداران تارنمای ارگ ایران

رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی

رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی برای ادامه حیات ایران و ایرانی در قرن ۲۱ اهمیت فراوان دارد.  قوانین ناسیونالیسم ایرانی اول از همه دمکراسی خواهی و برپایی و نگهداری آزادی اندیشه و قلم است.
رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی
پیش نویس
      رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی برای ادامه حیات ایران و ایرانی در قرن ۲۱ اهمیت فراوان دارد.  قوانین ناسیونالیسم ایرانی اول از همه دمکراسی خواهی و برپایی و نگهداری آزادی اندیشه و قلم است.  ناسیونالیسم ایرانی مخالف استبداد و استکبار و دگماتیسم و فاشیسم و راسیسم است.  ناسیونالیسم ایرانی از تمام احزاب و گروهها و دینها و افراد،  برای ابراز عقیده خودشان حمایت می کند.
      ناسیونالیسم ایرانی در جهت علم است نه عقیده،  و علم رشد و تکامل تاریخ اجتماعی برای قرن ۲۱ آزادی اندیشه و قلم است.  به تعریف دیگر ناسیونالیسم ایران تعریف و گفته ها و دانش خود را مطرح می کند،  و کار قهری و دعوایی به دانش و بینش دیگران ندارد.  ناسیونالیسم ایرانی یا ملی گرایی ایرانی،  عشق به تمام جغرافیای انسانی و سرزمینی ایران تاریخی دارد.
رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی
تصویر انوش راوید در ورودی یک قلعه تاریخی،  عکس شماره ۴۸۸۶.
رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی
لوگو در جهت علم باشید نه عقیده،  عکس شماره ۱۶۱۵.
این برگه پیوست لینک زیر است:
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی
عوامل استعمار و امپریالیسم
      از وقتی ناسیونالیسم ایرانی در قرن حاضر بمیدان آمد،  خود بخود استعمار و امپریالیسم هم برای اینکه ناسیونالیسم ایرانی قدرت اجتماعی نگیرد،  اقداماتی کردند.  منجمله ایجاد ناسیونالیسم های تقلبی و پانهای قومی وابسته،  و ایجاد جو استقلال خواهی بخشهایی از جغرافیایی تاریخی ایران.  آنها برای این منظور و جلوگیری از رشد و کامل ناسیونالیسم ایرانی،  نیروهای زیاد با بودجه های فراوان بکار بردند.
      همیشه دوستان و هواداران ارگ ایران پیام می دهند که در سایتها و شبکه های اجتماعی یکی و یا عده ای دارند علیه ایران و ایرانی چیزهایی می نویسند.  البته از وقتی که شبکه های اجتماعی در ایران با وبلاگ نویسی شروع شد ابتدا مرحوم ناصر پورپیرار در اینجا،  شروع به ادعای تاریخ دانی و تاریخ نویسی کرد،  و گفت که ایران نبوده و هخامنشیان و تاریخ ایران نبوده،  و از این دست چیزها نوشت و کنفرانس گذاشت.  این گفته در اینترنت دست مایه نفرات بعدی شد،  در کلیت همه نوشته های ضد ایرانی براین پایه می چرخد،  که در انواع تاریخ نویسی از آنها نوشته ام.
      بمنظور رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی نباید اندیشه و قلم این افراد را بشکنیم و یا دعوایی برخورد کنیم.  حتی اگر بطور حتم بدانیم از سادگی در دانش و بینش نیست،  و از عوامل استعمار و امپریالیسم هستند.  بلکه باید دانش خود را در ناسیونالیسم ایرانی و تاریخ و جغرافیای ایران و ترفندهای استعمار و امپریالیسم بالا ببریم.  همچنین به نشر گسترده از ناسیونالیسم ایرانی در اینترنت و محافل اقدام کنیم،  تارنمای ارگ ایران در این مورد کمک بزرگی است.
رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی
متنهای مشکوک ایران ستیز
      امروزه با وجود آزادی اندیشه و بیان مجازی در اینترنت،  اینترنت نیز پر شده از نوشته های مختلف که عقاید عده ای است،  از دینهای عجیب و غریب،  تا فلسفه های مختلف،  و دانشهای پراکنده.  مطابق معمول چاپ و نشر عده ای از عوامل استعمار و امپریالیسم هستند و عده ای نیز دارای گونه ای متفاوت از دانش و پندار.  در زیر نمونه ای است:
   نظر و تقاضای آریان:  سلام و عرض ادب خدمت آقای راوید بنده دو سالی میشه با سایت شما اشنا هستم،  بنده از شهرستان کاشمر خراسان رضوی یا همان ترشیز کهن هستم.  راستش زیاد سری در تاریخ و جغرافیا ندارم،  اما با دیدن سایت شما شیفته شما و سایتتان شدم.
      در نرم افزار روبیکا بنده با یک فرد افغانستانی اشنا شدم،  ایشون در پیجش سعی دارد که افتخارات ایران رو مصادره کرده،  و با کپی پیس کردن از ویکی پدیا و سایر سایتهای اینترنت ادعا میکند،  که ایرانی ها ایرانی نیستند و پارسی هستند،  و میگویند خراسان بزرگ با سرزمین فارس یا پارس (منظور ایران ما) مجموعا ایران نامیده میشده.
      سپس با استناد به اشعار فردوسی ادعا میکند که ایران فردوسی افغانستان هست،  و یک بیت شعر از فردوسی را برای من میگفتند بنده اسکرین شات های چت هایم را برای شما میفرستم.  البته با توجه به معلومات کمی که در تاریخ دارم نتوانستم از هویت ایران و ایرانی دفاع کنم،  و این شخص همچنان به نوشتن اراحیف در پیجش در نرم افزار روبیکا ادامه میدهد.  بیشتر از ده بار ادرس سایت شما را به این شخص دادم و به او گفتم که بیایید در سایت شما و ادعاهای کذبش را مطرح کند تا پاسخی منطقی دریافت کند.
      هر دفعه شانه خالی کرد و نیامد در انتها یک کپی پیس از پرسش و پاسخ های شما برای من فرستاد،  و ادعا کرد که شما و دوستاران وب سایت ارگ ایران پرت پلا میگویید.  خواستم شما یا شخصی که هم تخصصی در شاهنامه و تفسیر آن دارد،  و هم تخصص و تبحری در تاریخ دارد جواب این آقا را بدهد.  البته من فقط شما را میشناختم،  که بدور از تاریخ نویسی استعماری سعی در احیای هویت واقعی ایران دارید ببخشید مزاحم شما شدم.
   دومین نظر و تقاضای آریان:  این شخص با انداختن شبه و کپی پیس کردن مطالبی از ویکی پدیا و سایت های استعماری و بی بی سی و سایر چرندیات موجود در نت،  دارد هویت ایرانی را میدزد و افغانستانی هایی هم هستن که پیجش را دنبال میکنن،  و باعث افزایش شبهات در فضای مجازی میشود.  از ادعا درباره ابن سینا تا بونصر فارابی تا مطالبی دیگر.
      خواهشمندم از شما که اگر خودتان میتوانید دو پیج بسازید در روبیکا و پاسخ این فرد رو بدید،  یا از دوستاران و محققان و کسانی که در سایت ارگ اطلاعات تاریخی فرهنگی بالایی دارند.  البته با دلیل و مدرک چون فرد مذکور بشدت زبان نفهم میباشد،  و خیلی از اوقات که برایش کامنت گذاشته چون پاسخی نداشته که بدهد بنده را بلاک کرده،  یا چرندیاتی بدون مدرک و بی پایه و اساس تحویل داده،  که بدلیل سواد ناقصی و کمی که در حوزه تاریخ دارم نتوانستم پاسخش را بدهم.
       آقای راوید کسی پیدا نشده از هم وطنان ایرانی پاسخ این فرد را بدهد،  لطفا رسیدگی کنید یا خودتان دست بکار شوید یا از دوستاران و طرفداران سایت ارگ ایران که سواد تاریخی بالا دارند درخواست کنید،  که پیجی بسازن و به شبهات این شخص پاسخ بدن دو پیج بسازید یکی برای دیدن پستهای این فرد یکی پیج رسمی برای پاسخ به چرندیاتش به هیچ وجه پیشنهاد میکنم کامنت نگذارید، چون فرد مذکور بلاک میکند و کامنت ها را پاک میکند،  با سپاس از توجهتان ببخشید طولانی شد اما قبل از انکه هویتمان را مصادره کنند خواهش میکنم دست بکار شوید.
      لطفا کاری کنید و اجازه ندهید هویتمان را مصادره کنند،  پاینده سلامت و تندرست باشید،  ایران ما به افرادی مثل شما نیاز دارد،  من نیز در حد توانم و درکم سایت باارزشتان را مطالعه و دنبال میکنم بیشتر از یک سال است،  خداوند پشت پناهتان.
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما آریان عزیز از کاشمر زیبا با مردمان اهل دانش و بینش.
      متن بالا از یک هوادار گرامی ارگ ایران بنام آریان است،  این متن و متنها و عکسهای پیوست را در کانال ارگ ایران فوروارد کردم.  تعدادی از عزیزان هوادار کانال تارنمای ارگ ایران نظر نوشتند و گفتند:  "...از این کارهای مذبوحانه دشمنان ملت ایران بسیار متاسف هستند،  و البته کاری هم پیش نمی برند..."
       همانطور که گفتم این عده که ضد تاریخ ایران هستند،  همه از جانب سازمانهای تخریبی وابسته به عوامل استعمار و امپریالیسم می باشند.  چون بصورت سیستماتیک و با وقت زیاد کار می کنند،  یعنی حقوق بگیر هستند.  کار آنها ایجاد پارازیت یا اغتشاش در طرحهای ملی و ایرانی اصیل و تجزیه جغرافیایی و فرهنگی ایران است.
       اینها در ادامه پان سازی های استعمار جدید هستند،  این گونه افراد بی نام و نشان دانش خودشان را از جاهایی مانند وبلاگ دانشنامه افغان می گیرند.  این وب دانشنامه افغان که بازدید بسیار بسیار کم هم دارد،  بوضوح نشان از این می دهد،  که توسط استعمار و امپریالیسم تامین بودجه و نفرات می شود.
      من برای وبلاگ نویسی مجبور هستم ساعات مشخصی بگذارم،  می بینیید که وقت نمی کنم در کانال و یا وبلاگ بطور مستمر مطلب بگذارم.  زیرا زندگی غیر از پژوهش و دنیای مجازی،  کار می برد و درآمد می خواهد.  ولی این عده ای که بشکلهای مختلف در پانهای مختلف ظاهر شده اند،  کلی وقت دارند.
      پانهای مختلف یا ناسیونالیسم های تقلبی ساخته شده بدست و پول استعمار و امپریالیسم،  با پانها و ناسیونالیسم های مختلف قومی و منطقه ای متفاوت است.  ناسیونالیسم های محلی خود بخود در راستای اهداف ناسیونالیسم ایران هستند،  و هیچ مشکلی با تاریخ و هویت کلی ایران و ایرانی ندارند.
       این را باید در نظر داشت ناسیونالیسم ایرانی برای برپایی و نگهداری دمکراسی و آزادی قلم و اندیشه کار و تلاش می کنند.  ناسیونالیسم ایرانی یک فرقه و دین نیست که بخواهد اندیشه ها را سرکوب کند و قلمها را بشکند.  اما با نفوذ ترفندهای مختلف استعمار و امپریالیسم مبارزه می کند.
      این مبارزه برای وبلاگ نویسها،  کار فرهنگی بر اساس رشد و گسترش دانشهای نوین تاریخ و جغرافیا است.  مبارزه ای که در آن رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی می شود،  یعنی حتی برای مقابله با دشمنان تاریخ و هویت ایران،  نگهداری و نگهبانی از آزادی اندیشه و قلم است.
   مهم:  هر کسی حتی اگر دشمن دانش و بینش ما باشد،  باید آزادانه بگوید و بنویسد،  و ما نیز باید بیشتر و علمیتر و گسترده بگوییم و بنویسم.  این را نیز باید دانست عوامل پولی استعمار و امپریالیسم،  هرگز گفته های ما را نمی پذیرند،  و بشدت با آن مخالفت می کنند،  و گفتگو با آنها هیچ نتیجه ندارد.  زیرا آنها پولش را می گیرند که با ما مخالفت و دشمنی ایجاد کنند.
       همچنین باید در نظر داشت کشور افغانستان جزیی از فلسفه ناسیونالیسم ایرانی است.  کشور امروز افغانستان یکی از دمکراسی ترین کشورهای دنیاست،  احزاب آزادند،  نشریات آزادند،  آزادی اندیشه و قلم حکمفرماست،  و رد صلاحیت و اینچیزها وجود ندارد.  ما باید از آن آزادی در بخشی از ایران تاریخی حمایت کنیم،  و همیشه جهت بدست آوردن آزادی کامل برای تمام جغرافیای تاریخی و فرهنگی ایران بگوییم و بنویسیم.
      ولی باید به مطالبی که از نظر دانش ما کذب هستند،  با حفظ کامل آزادی اندیشه و قلم،  و یادآوری آزادی گفتن و نوشتن پاسخ داد،  بدون اینکه بکارهای آزادانه دیگران اهانت و یا ممانعت شود.  قبلاً برخوردهای مستکبرانه و مستبدانه گروه هایی با اسامی بزرگان تاریخ ایران را در کانال ارگ ایران گذاشتم،  و خواندیم و دیدم آنها با اینکه خود را ناسیونالیسم ایرانی می دانستند،  ولی درکی از ناسیونالیسم ایرانی نداشتند. 
      مردم زیادی از کشور افغانستان تارنمای ارگ ایران را مطالعه و پیگیری می کنند.  این عزیزان با مطالعه تارنمای ارگ ایران متوجه می شوند،  که عوامل استعمار و امپریالیسم با ترفندهای مختلف قصد تجزیه فرهنگی در جغرافیای وسیع ایران تاریخی را دارند.  مانند ایجاد تفرقه های مختلف تاجیک و هزاره و پشتون در کشور افغانستان،  که توسط عوامل استعمار و امپریالیسم بشدت پیگیری تجزیه می شود.
...............
   برچسبها:  رعایت قوانین، ناسیونالیسم ایرانی، دانشنامه افغان، متنهای مشکوک، ایران ستیز، پاسخ به ایران ستیزان.
.............
رعایت قوانین ناسیونالیسم ایرانی
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 گوبکلی‌تپه در استان شانلی‌اورفه ترکیه و نزدیکی مرز سوریه است، این تپه از کهن‌ترین مکانهای پرستش و رسوم دینی شمرده می‌شود،  مشروح در      www.arqir.com/103
............................
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.
ارگ ایران   http://arqir.com
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید

تاریخ بچه بازی در ایران

تاریخ بچه بازی در ایران بخشی از تاریخ ایران بعد از دوران پادشاهی ساسانیان است.  تاریخ ایران تنها شکوه و بزرگیها و یا عظمت ایران باستان نیست.
تاریخ بچه بازی در ایران
پیش نویس
      تاریخ بچه بازی در ایران بخشی از تاریخ ایران بعد از دوران پادشاهی ساسانیان است.  تاریخ ایران تنها شکوه و بزرگیها و یا عظمت ایران باستان نیست.  باید همه تاریخ ایران را شناخت و بازگو کرد تا بتوان برای آینده ای بهتر آنها را تحلیل نمود تا جامعه نو بنا کرد.  درباره همجنس گرایی و بچه بازی یونانیهای باستان زیاد خوانده ایم،  ولی هر گز در تاریخ ایران باستان چنین چیزی نشنیده و در آثار ندیدیم.
تاریخ بچه بازی در ایران
تصویر ناصرالدین شاه و ملیجک،  عکس شماره ۴۸۸۴.
تاریخ بچه بازی در ایران
لوگو آزادی اندیشه و قلم اینترنتی را پاس دارید،  عکس شماره ۱۶۰۸.
این برگه پیوست لینک زیر است:
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
تاریخ بچه بازی در ایران
تاریخ بچه بازی در ایران
      یکی از عجیب ترین رسم در کشور اسلامی افغانستان یا ایران شرقی و و بویژه در بین جنگ سالاران اسلامی بچه بازی است.  علاقه اینگونه مردان به عشق با پسران نوجوان و جوان کم سن از یک رسم اشتباه دیرینه است.
      بچه بازی تاریخ طولانی در دربارهای صفویه و عثمانی دارد،  که آنها نیز از سلجوقیان و سلجوقی نیز از دوران عباسی گرفته است.  این موضوع با پیدایش و گسترش اسلام،  و محدودیت وجود زنان در مجالس حاصل شده است.
تاریخ بچه بازی در ایران
تصویر رقص پسران جوان در درباره صفویه،  عکس شماره ۸۹۲۰.
تاریخ بچه بازی در ایران
بچه بازی در افغانستان
      در افغانستان امروز پدیده‌ ای بنام “بچه‌بازی” وجود دارد،  احتمالاً در بین بعضی افرادی که دست به این کار می‌زنند،  اختلال روانی پدوفیلیا دیده می‌شود.  ولی در مجموع این پدیده ابعاد وسیع‌تری داشته و بیشتر شبیه به سوءاستفاده چند جانبه از کودکان است.
      فرهنگ مردم افغانستان رسم دیرینه فاجعه آمیز "بچه بازی" را آزاد گذاشته است.  در بزم های مردانه پسر بچه های ۱۰ تا ۱۶ ساله مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند.  در این فرهنگ فاعل با افتخار لذتی را که برده برای دوستانش بازگو می‌کند،  و مفعول انگشت نما می شود و مورد تمسخر قرار می‌گیرد،  مفهوم دیگری از روش غیر اصولی زندگی را به جامعه منتقل می کند.
      در افغانستان و سرزمینهای اسلامی مشابه،  در مراسم عروسی مجالس مردان و زنان جدا برگزار می‌‌شود.  آقایان ریش سپید هم کسر شأنشان می‌‌آید برقصند،  گرم کردن بزم بر عهده پسران جوان و نوجوانی است که بچه مقبول خوانده می شوند.  این بچه ها بعد از پایان مراسم مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند.  برای اطلاع بیشتر در جستجوهای اینترنت بنویسید بچه بازی در افغانستان.
تاریخ بچه بازی در ایران
برچیدن بچه بازی به وسیله رضا شاه
      در میان هزاران خدمتی که رضا شاه به مردم ایران کرد،  یکی‌ که شاید از نظر‌ها پنهان مانده، برچیدن فساد بچه بازی است.  بچه بازی و غلام بچه در دربار قاجار به وفور رواج داشت.  فتحعلیشاه و ناصر الدین شاه بیماران جنسی‌ دوره قاجار بودند،  که بیشتر از سایر شاهان قاجار به این عمل شنیع مبادرت می ورزیدند.
      رضا شاه این سوء استفاده جنسی‌ را به کلی‌ مزموم دانست و برچید.  تیمور و حسین بالا دو نمونه از بچه رقاص‌های دربار فاسد قاجار بودند،  که در بزم‌ها می‌رقصیدند،  و وقتی‌ جشن به پایان می‌رسید مورد استفاده جنسی‌ حضرات قرار می‌گرفتند.
تاریخ بچه بازی در ایران
تصویر نقی خان سرهنگ و تیمور و دو تن دیگر،  عکس شماره ۸۹۲۱.
      نوشته زیر عکس:  نقی خان سرهنگ با تیمور رقاص معاشقه می‌کند،  میرزا اسدالله خان و ابوالقاسم خان دست در دست در نوبت.
تاریخ بچه بازی در ایران
تصویر حسین بالا رقاص و تیمور رقاص،  عکس شماره ۸۹۲۲.
تاریخ بچه بازی در ایران
   تصویر نقی بیگ صندوق‌دار، تیمور رقاص و پدرش، حسین بالا رقاص و قربانعلی بیگ جلودار، عکس شماره ۸۹۲۳.
...............
   برچسبها:  تاریخ بچه بازی، بچه بازی، افغانستان، اختلال روانی، بچه مقبول.
.............
تاریخ بچه بازی در ایران
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
............................
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.
ارگ ایران   http://arqir.com
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید

بچه بازی در حکومت صفویه

بچه بازی در حکومت صفویه الکی و یه دفعه شکل نگرفته،  مانند همه مسائل تاریخ اجتماعی ریشه در تاریخ دارد.  باید درباره آن پژوهش های دقیق صورت پذیرد،  واقعیتهای تاریخی آن آشکار شود.
بچه بازی در حکومت صفویه
پیش نویس
      بچه بازی در حکومت صفویه الکی و یه دفعه شکل نگرفته،  مانند همه مسائل تاریخ اجتماعی ریشه در تاریخ دارد.  باید درباره آن پژوهش های دقیق صورت پذیرد،  تا واقعیتهای تاریخی آن کامل آشکار شود.  جامعه ایران کنونی با مسائل تاریخ اجتماعی شکل گرفته،  باید با درست دانستن از تاریخ آینده ای علمیتر و سالمتر داشته باشیم.
بچه بازی در حکومت صفویه
تصویر رقص پسرهای جوان در لباس زنانه دوران صفویه،  چهل ستون،  عکس شماره ۴۸۸۵.
بچه بازی در حکومت صفویه
لوگو در دانش و بینش انقلابی باشید،  عکس شماره ۱۶۱۰.
این برگه پیوست لینک زیر است:
بچه بازی در حکومت صفویه
تن بارگی در دوران صفویه
نوشته زهره روحی،  جهت اطلاع بیشتر کتابهای پژوهشگر زهره روحی را مطالعه نمایید.
      بررسی تمایلات همجنس‌گرایانه در ایران قبل از صفوی در یکی دو مورد با گونه‌هایی از مردان مواجه می‌شویم،  که رسمیت‌ شان در قلمرو عمومی،  در گروی خصی بودن ‌شان است.  فقط از این راه می‌شد آنان را به عنوان خدمت ‌گزارِ سرای بزرگان و توانگران شهری و یا حرمسرای شاهی به کار گرفت، و یا همچنین متوجه پسران جوانی می شویم،  که صرفاً جهت عیش و نوش مردان از کودکی و نوجوانی به قهوه‌ خانه‌ ها سپرده می‌شدند،  تا تعلیمات لازم دلبری را فراگیرند.
      همین دلیل در سفرنامه‌ها، از قهوه‌ خانه‌ ها به‌منزله نوعی آکادمی یاد شده است.  به عنوان مثال شاردن از وجود پسران جوانی خبر می‌دهد،  که در بین مردان خواهانی داشتند و در تمام قهوه‌ خانه ‌های شهر اصفهان به‌سر می‌بردند.  به گفته وی آن‌ها زلف‌های آراسته و تابدار و جامه ‌هایی همچون زنان داشتند،  و در برابر مردانی که به قهوه ‌خانه ‌ها می‌آمدند،  جلوه‌گری می‌کردند.
      در سفرنامه فیگوئروآ،  که وی قبل از شاردن به ایران آمده و سفرنامه ‌اش قبل از سفرنامه شاردن منتشر شده است،  گزارش جالب توجهی آمده،  از روزی حکایت می‌کند که سفیر اسپانیا همراه با برخی از سفیران دولت ‌های دیگر (لاهور، عثمانی، مسکو، بلخ و ...)، به دعوت و همراهیِ خود شاه عباس اول،  به قهوه ‌‌خانه‌ ای رفته بودند،  که این نوع پسران جوان در آن بازار گرمی می‌کردند.
      بنابراین گزارش قهوه‌ خانه‌ های آن ایام،  نوعی آکادمی و یا فرهنگ‌سرایی، جهت آموزش قوای شهوانی تمایلات همجنس‌ گرایانه به حساب می‌آمدند،  در سفرنامه نوشته شده:
قهوه‌خانه پسرانی از ملیت‌های مختلف را که برخی چرکس و گرجی و بعضی ارمنی مسیحی‌ تبار و تازه مسلمانند تعلیم می‌دهند.  در حقیقت اینجا آموزشگاه یا فرهنگ سرایی عمومی است،  که این پسران در آن همه نوع رقص ‌های شهوت ‌انگیز و شرم‌آور و حتی رذیلت ‌های نفرت‌آور دیگری را فرامی‌گیرند.  .... شاه در خلال خوردن شام،  میل کرد که عده‌ ای از پسران رقاص هنر نمایی کنند.
      دو نفر از آن‌ ها که از دیگران بهتر می ‌رقصیدند به دست ‌افشانی برخاستند،  و هر یک کوشش داشت که برتری خویش را بر دیگری نشان دهد.  هر یک از رقاصان در قهوه ‌خانه هوادارانی داشتند،  هنگامی که به‌ تنهایی در وسط تالار می‌رقصیدند،  به هواداری آن‌ها تظاهر و شرط‌ بندی می‌کردند.  این رقاصان لباس ‌های فاخر بر تن داشتند و به خوبی آراسته و بسیار خنده‌ رو و خوش ‌مشرب بودند.  یکی از آن‌ها چرکسی تازه مسلمان بود،  و دیگری ایرانی و متولد اصفهان.  همه حرکاتشان شهوت‌ ناک و شیوه رفتارشان از زنان نیز زنانه ‌تر بود.
      شاردن از رقابت قهوه‌خانه‌ها و قهوه‌ چی ‌ها در داشتن « پسران خوشگل‌تر » می‌نویسد.  لازم به گفتن است که سفرنامه فیگوئروآ گرایشات همجنس‌گرایی در بین مردان،  را بی‌ارتباط با فرهنگ ترک و عرب و تاتار نمی‌بیند.  فرهنگ ‌هایی که هر کدام به نوعی بر ایران حکمرانی داشته‌اند.  ضمن آنکه معتقد است حضور گسترده فرهنگ ‌های مختلف در عصر صفویه در شهر اصفهان آن‌ را تشدید کرده بود:
      این عمل در اصفهان از همه ایران رایج ‌تر و ریشه ‌دارتر است،  علت آن تجمع و ازدحام ملیت ‌های مختلف و وجود تعدد زیادی برده بسیار زیبا و دلربای گرجی و چرکس و روس سفید،  از هر دو جنس در این شهر است.  عده آنها به سبب وجود پسران جوان و دختران اقوام اجنبی،  که شاه عباس از چند سال بدین‌طرف همواره به این شهر کوچانیده است،  همواره رو به افزایش است.
      گذشته از این اگرچه کافران خود نیز این ‌گونه اعمال را شنیع و خشونت ‌بار به حساب می‌آورند،  در این شهر کسانی برای استفاده مادی گروهی پسر جوان را خریداری می‌کنند،  موی‌شان را همچون زنان بلند نگاه می‌دارند،  بدان‌ها لباس زنانه می‌پوشانند،  رقصیدن یادشان می‌دهند،  و همچون روسپیان شهرهای اروپا آن‌ها را در روسپی‌خانه ‌ها در معرض استفاده می‌گذارند.
      از سوی دیگر چنانچه گفته شد حتی قبل از صفویه،  شاعران نیز گواه وجود «امردان» بوده اند.  به عنوان مثال مسعود سعد سلمان،  شاعر و ادیب دوره غزنویان،  در سروده‌ هایش از طریق وصف  امردانِ مورد ستایش خود،  در به روی وضعیت اجتماعیِ آن دوره می‌گشاید.
      بدین معنی که فی‌المثل وقتی از دلبر خباز،  دلبر کُشتی‌ گیر،  یار دروگر،  دلبر طبال،  یار بازرگان،  یار کبوترباز،  یار زرگر،  دلبر چوگان باز،  یار فلسفی،  یار باغبان،  دلبر قصاب،  یار زاهد،  دلبر عطار،  دلبر منجم،  دلبر تاجر،  دلبر چاهکن،  یار سقا،  دلبر آهنگر،  دلبر چنگی،  دلبر قاضی،  و غیره سخن می‌گوید.
      این نوشته ها تصویر اجتماعیِ همجنس ‌گرایان در قلمرو روزمره تاریخی را ترسیم می‌کند.  به بیانی با ردیف کردن این نام‌ها،  به طور ضمنی خبری از احوال و موقعیت اجتماعیِ آن‌ها می‌دهد.  می‌توان مشاهده کرد که این «یاران» و «دلبران»،  و یا مطابق واژگان ادبیات قرن هشتم «شاهدان»،  بر خلاف پسران قهوه‌‌خانه‌‌ایِ عصر صفویه،  کارشان صرفا روسپیگری نبوده،  بلکه به نظر می‌رسد هر کدام از حرفه و فنی،  همچون آهنگری، سقایی، چاهکنی، و...،  برخوردار بودند.  مشاغلی که لازمه ساز و کار زندگی و قلمرو روزمره آن ایام بوده است.
      اکنون با توجه به پیشینه تاریخیِ همجنس ‌گرایی مردان در ایران،  اگر بخواهیم در عصر صفویه و تبار قومیشان،  تمایلات همجنس ‌گرایانه آن‌ها را جستجو کنیم،  شاید بهترین کار نگاه به گزارشی باشد،  که در سفرنامه بازرگانان ونیزی درباره همجنس ‌گراییِ شاه اسماعیل اول آمده است.  پادشاهی که اصلا بنیان گذار جکومت صفویه در ایران بود.
      در این سفرنامه (۱۴۷۶ ـ ۱۴۷۷ میلادی) اینطور آمده:  هنگامی که اسماعیل صفوی برای دومین بار به تبریز آمد،  کاری بس ننگین از او سر زد.  زیرا فرمان داد تا دوازده تن از زیباترین جوانان شهر را به کاخ هشت بهشت بردند،  و با ایشان عمل شنیع انجام داد،  و سپس آنان را به همین منظور به امرای خود داد.  اندکی پیش از آن دستور داده بود،  تا ده تن از بچه‌های مردان محترم را به همان ترتیب دستگیر کنند.
      در خصوص عملِ « خصی » و یا « خواجه‌کردنِ » غلامان در عهد صفویه،  بد نیست بدانیم که ظاهراً در امپراطوری‌ عثمانی نیز این عمل رواج داشته است.  شاردن خواجه کردن را اختراع وحشتناک شرقی‌ها می‌دانست،  که به سبب حسادت و تعصب مردان‌ نسبت به زنان ‌شان به وجود آمده بود.  عملی در جهت حفاظت از زنان که به ‌مثابه مال و دارایی بودند.
      در مواردی از این دست،  بر اساس محرک‌های فرهنگی ـ اجتماعیِ خواجه کردن،  متوجه جامعه ‌ای می‌شویم،  که زندگی روزمره ‌اش پایه و اساسی مرد سالارانه داشته است.  اما مسئله خصی‌کردنِ غلامان به همین جا ختم نمی‌شود.  زیرا در عهد صفوی هر چند ممکن است در وهله نخست به نظر ‌رسد چنین تدبیری از سر حسادت،  تعصب ‌کورکورانه و تنگ ‌نظریِ بیمارگونه مردان نسبت به کالبد زنان و حس مالکیت بدان شکل‌گرفته باشد،  که برای نگهبانی از آن‌ ها به اخته کردنِ غلامان نگهبان روی می آورند.
      اما این را هم می‌باید در نظر گیریم که در چنین دورانی،  پس از عرفی شدنِ کالبدِ مردانه ‌خصی شده،  استفاده‌ از آن‌ها منظور دیگری نیز به خود گرفت.  به بیانی دیگر،  صرف ‌نظر از استفاده ‌های اداری و مدیریتی که از خواجه ‌ها،  چه در حرمسراها و چه در دیوان می‌شد‌،  که اصلا از کودکی آنان را به همین منظور در نظر می گرفتند و پرورش می‌دادند.
      با مسئله سوء استفاده جنسی از این گروه غلامِ نوجوان و جوانِ اخته شده‌ نیز مواجه‌ایم.  نوجوانان و جوانانی که در قهوه‌ خانه ‌ها به‌منزله آکادمیِ روسپی‌گری پسران خوشگل و خوبروی زندگی می‌کردند و آموزش می‌دیدند.  به بیانی ما با انتخاب آزاد و یا گرایش همجنس گرایانه این جوانان مواجه نیستیم،  بلکه با ساز و کار رسمی لذت طلبی همجنس گرایانه و سیستم اقتصادی ای مواجه ایم،  که چنین مراکزی را به منزله بازاری برای تقاضا دایر کرده است.
      بنابراین شغل روسپیگری پسران جوان،  از چنان رسمیتی برخوردار بوده،  که همچون تمامی مشاغل رسمی در قلمرو عمومی بابتش «مالیات» پرداخت می‌شده است.  به هر حال در سفرنامه ونزیان اینگونه آمده:  اما بدترین رسمی که تاکنون از آن نام برده‌ام اینکه در این شهر [تبریز (؟)]، مکانی برای پیروان لواط و (مخنث ‌خانه) وجود دارد،  و مالیاتی به سود شخصی تیولدار وصول می‌شود،  و در بین روسپی‌خانه‌ ها،  فرقی بین مسلمان و نصاری نمی‌گذارند.
      این در حالی است که ظاهرا تا قبل از چنین استفاده ‌ای از خواجه ‌های دلبر در نقش معشوق،  خبری نبوده است.  تا جایی که می‌دانیم در اشعار شاعران قرون چهارم، پنجم، ششم، هفتم و یا هشتم، نامی از «خواجه دلبر» برده نشده است.  چنانچه گفته شد،  اشعار مسعود سعد سلمان، به نوبه خود «فهرستی» است از یاران و عشاق جوان که مانند همه مردان زمانه خود از شغل و پیشه ‌ای به اصطلاح «مردانه» در آن ایام،  از قبیل چاه‌کنی، زرگری، ریاضی‌دان، کاتب، آهنگر، قاضی، قصاب، خطاط، دروگر، و ....،  برخوردار بودند و فعالیتی معمولی در قلمرو روزمره داشتند.
      حتی سوزنیِ سمرقندی،  شاعر ایرانیِ قرن ششم هجری،  در یکی از اشعارِ خود،  از عوارض ریش و کسادیِ بازارِ بتان یاد می‌کند».  به بیانی در این دوران برای تمایلات همجنس ‌گرایانه،  نیازی به اخته‌ کردن کالبد مردانه‌ نمی ‌دیدند.
............
   نظر انوش راوید:  پژوهش بانو زهره روحی خیلی خوب می باشد،  برای اطلاع بیشتر و منابع به کتاب ایشان مراجعه نمایید.  اما من با این پژوهش مشکل دارم،  زیرا آنرا بر پایه و اساس از سفرنامه های غربی در دوران صفویه گذاشته است.  به این سفرنامه نمی توان اطمینان کرد،  زیرا تاریخ نویسی استعماری با این سفرنامه ها آغاز شد.  نوشته این سفرنامه ها را بدون هماهنگی با آثار تاریخی و ادبیات تاریخی ایران،  نمی توان واقعی و درست دانست.
...............
   برچسبها:  بچه بازی، حکومت صفویه، زهره روحی، سفرنامه اروپائی، تن بارگی، دوران صفویه، خواجه حرمسرا، غلام بچه.
.............
بچه بازی در حکومت صفویه
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 نماهنگ عکسهای موزه عصارخانه شاهی اصفهان، مشروح در http://arqir.com/379
............................
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.
ارگ ایران   http://arqir.com
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید

تاریخ جنگهای ایلام و آشور

 تاریخ جنگهای ایلام و آشور با رجزخوانیهای تاریخی و دروغهای تاریخ نویسی استعماری آمیخته شده،  و آنچه که بخورد ما داده اند،  بیشتر به افسانه و داستان می ماند.
تاریخ جنگهای ایلام و آشور
پیش نویس
تاریخ جنگهای ایلام و آشور با رجزخوانیهای تاریخی و دروغهای تاریخ نویسی استعماری آمیخته شده،  و آنچه که بخورد ما داده اند،  بیشتر به افسانه و داستان می ماند،  تا واقعیتهای تاریخی.  بمنظور کشف حقیقت در تاریخ لازم است،  که دو موضوع مهم رجزخوانی تاریخی و تاریخ نویسی استعماری درک شود.
تاریخ جنگهای ایلام و آشور
تصویر سنگنگاره سپاه آشور در حال حمله به یک شهر،  عکس شماره ۴۸۸۲.
تاریخ جنگهای ایلام و آشور
لوگو تاریخ را علمی بدانید نه داستان روی داستان،  عکس شماره ۱۶۱۸.
این برگه پیوست لینک زیر است:
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
تاریخ جنگهای ایلام و آشور
تاریخ جنگهای ایلام و آشور
      تاریخ جنگهای ایلام و آشور باید توسط تاریخ نویسی نوین ایرانی مورد پژوهشهای جدید قرار گیرد،  و رجزخوانیهای تاریخی،  و تاریخ نویسی استعماری،  از آنها زدوده شود.  این تاریخ نوشته شده توسط غربیها مورد تایید من نیست،  و فقط جهت ایجاد دید جدید به تاریخ جنگهای ایلام و آشور نوشتم.
تاریخ جنگهای ایلام و آشور
      تاریخ جنگهای ایلام و آشور،  از زمان سارگن دوم،  دوران حکمرانی  4278 تا ۴۲۹۵ گاهشماری ایرانی آغاز شد.  به غیر از جنگ‌های پراکنده و کوچک،  ۷ دوره جنگی مشخص را هم شامل می‌شد.  آخرین این جنگ‌ها در ۴۳۵۵ گاه ایرانی حادث شد،  و با پیروزی آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور، و نابودی ایلام به پایان رسید.
   نظر انوش راوید:  این جنگها بر اساس ترجمه مشکوک از کتیبه هایی است،  که مقدار رجزخوانی آنها مشخص نشده است.  درضمن ایلام نابود نشد،  بلکه برابر با رشد و تکامل،  سلسله هخامنشیان بمیدان تاریخ آمد.
تاریخ جنگهای ایلام و آشور
روایت جنگها
    جنگ اول ــ  در زمان تیگلات پیلیسر سوم دولت مردمان کوهستانی،  که مابین ایلام و آشور زندگی میکردند،  مطیع دولت آشور شدند.  پس از آن این دو دولت با یکدیگر همسایه گردیدند.  در این زمان بابل تحت تسلط آشور قرار داشت.  دولت ایلام قصد داشت با مردم بابل که از اشغال کشورشان ناراضی بودند،  متحد شود.
      امپراتور آشور سارگن دوم،  دوران حکمرانی  4278 تا ۴۲۹۵ گاهشماری ایرانی،  همین که از این اتحاد آگاهی یافت،  فرصت به متحدین نداد،  و به هر دو جناح حمله کرد،  اما نتوانست در داخل ایلام پیشرفتی حاصل کند،  و جنگ بدون نتیجه برای هر دو طرف به پایان رسید و در معنی آشوریان شکست خوردند.  این جنگ به جنگ دوریلوDurilu  موسوم است.
    جنگ دوم ــ  بعد از سارگون دوم،  سناخریب به پادشاهی رسید.  در این اوان شورشی در ایلام روی داد،  و پادشاه ایلام کال‌لودوش،  در این شورش کشته شد.  پادشاه آشور از فرصت استفاده کرد،  و از طرف جنوب ایلام،  یعنی سواحل خلیج فارس داخل جلگه شوش شد.  در کتیبه‌های بجا مانده آشوری آمده ‌است،  که آشوریها ۳۶ قلعه و برج را گرفتند،  و خراب کردند،  و برخی از اهالی را به اسارت به آشور بردند.
    جنگ سوم ــ  در سال ۴۳۰۸ گاه ایرانی،  ایلامیان هوما منانو را به پادشاهی انتخاب کردند.  این پادشاه سر و سامانی به قشون ایلام داد.  او قشون چشمگیر و نیرومندی از مردمان دیگر فلات ایران مهیا کرد.  در سال ۴۳۱۰ گاه ایرانی،  دوباره با آشور جنگ درگرفت،  با وجود اینکه سردار قشون ایلام کشته شد،  ایلامیان آن قدر پافشاری کردند،  که جنگ بی‌نتیجه ماند.  سال بعد آشور به بابل حمله کرد و آنجا را تصرف کرد.
      هومبان هالتاش شاه ایلام که آشور را در جاهای دیگر گرفتار دید،  به بابل تاخت و تا شهر سیپ‌پار پیش رفت،  و با غنائمی به شوش مراجعت کرد،  و بعد از چند روز مرد،  و بجای او،  برادرش اورتاکو به تخت نشست.  وی با آشور روابطی برقرار کرد.  بدین معنی که آشور کمکی به ایلام نمود و دولت ایلام تندیس ایزد سیپ پار را که جزو غنائم آورده بود،  مسترد داشت.
      در زمان پادشاهی اسارهادون امپراتور آشور،  این دولت به حد اعلای قدرت خود رسید.  آشوریان مصر را تسخیر کردند،  و شاهزاده خانم‌های مصری را به اسارت به آشور بردند.  غیر از ایلام در آسیای غربی دیگر دولتی نمانده بود،  که تابع یا دست نشاندهٔ آشور نباشد.
   جنگ چهارم ــ  در سال ۴۳۳۱ گاه ایرانی،  آشور بنی پال به تخت آشور نشست،  و تمام حواس خود را به خوابانیدن شورش مصری‌ها متوجه داشت.  ایلامیان از فرصت استفاده کردند و به تاخت و تاز در سرزمین بابل پرداختند،  و غنائمی از آنجا به دست آوردند.  پس از آن که اورتاکو شاه ایلام درگذشت،  برادرش ت‌اومان بر تخت نشست.  این تغییر پادشاهی برای ایلام بسیار شوم بود.
      شاه جدید چون می‌خواست برادرزادگان خود را به قتل برساند،  پس ۶۰ تن از شاهزادگان ایلامی فرار کردند،  و به دربار آشور پناه بردند.  پادشاه آشور با آغوش باز از آنها پذیرایی کرد،  با این مقصود که بتواند از جنگ خانگی استفاده کند،  و ایلام را ضعیف نماید و درهم شکند.  از طرف دیگر ت‌اومان به آشور تکلیف کرد،  که فراریان ایلامی را مسترد دارد.  آشوربانی پال جواب رد داد و بین طرفین جنگ درگرفت.
      جنگ توللیز یا جنگ نخست آشوربنی پال با ایلام در سال ۴۳۴۱ گاه ایرانی،  رخ داد و شاه ایلام ت‌اومان که در این جنگ شخصاً جنگ می‌کرد.  بعد از زخمی شدن به دست یک شاهزاده ایلامی به دست آشوریان سر بریده شد،  و جنگ با شکست ایلامیان به پایان رسید.  بعد از کشته شدن ت‌اومان پسر بزرگ اورتاکو به نام خوم بان ایگاش به پادشاهی ایلام نامزد شد،  و آشوریان باج و خراج از ایلام گرفته به نینوا مراجعت کردند.
    جنگ پنجم ــ  بعد از جنگ توللیز برادر آشور بنی پال که در بابل پادشاه بود،  بر او یاغی گردید.  در ابتدا پادشاه ایلام که دست نشانده آسور بود بی‌طرف ماند،  ولی پادشاه آشور خواست ایلامیان تندیس نانای را مسترد دارند.  پادشاه ایلام در موقع بسیار ناگواری واقع شد،  چه این مجسمه قرن‌ها در شوش بود،  و چون مورد پرستش بسیاری از مردم ایلام بود،  رد کردن آن با منافع پادشاهی ایلام مباینت داشت.  در این احوال بابل به پادشاه ایلام باز وجهی از خزانه به بابلی‌ها داد،  و از جهت موقعیت سخت و بدی که داشت،  مجبور شد با بابل متحد شود.
      در سال ۴۳۴۹ گاه ایرانی،  روابط دو کشور در موقعیت جنگی قرار گرفت،  در واقع جنگی که قطعی باشد،  مابین طرفین روی نداد،  بلکه آشور به اغتشاشات داخلی ایلام دامن می‌زد،  چنانکه بر اثر آن تام ماری تو برادر پادشاه ایلام،  او را گرفته کشت و به تخت نشست.  بعد از چندی این پادشاه هم گرفتار طغیان یکی از دست نشانده‌های خود موسوم به ایندابوغاش گردید،  و از او شکست خورده به طرف خلیج فارس فرار کرد،  و بالاخره گرفتار گردیده به نینوا به اسارت رفت.  آشور بانیپال با او به مهربانی رفتار نمود،  زیرا او را برای اجرای خیالات خود راجع به ایلام لازم داشت.
    جنگ ششم ــ  آشور بانیپال پس از آنکه قشون‌کشی به بابل کرد،  آن را گرفت و کشتار و غارت زیادی در شهر نمود.  سپس تصمیم گرفت به کار ایلام خاتمه داده،  خیال خود را از طرف این دشمن موروثی راحت کند.  در این اوان اوضاع داخلی ایلام طوری بود،  که هر آن پادشاه آشور می‌توانست از اختلافات داخلی استفاده نماید.
      از طرف دیگر ایندابوغاش که برای کمک کردن به بابل اقدامی نکرده‌ بود،  پس از سقوط این شهر سفیرانی نزد پادشاه آشور فرستاد ولیکن پادشاه مزبور آنها را خوب نپذیرفت و خواست کلدانی‌هایی را که در زمان طغیان بابل به آن کمک نموده،  و بعد به ایلام فرار کرده بودند،  به آشور استرداد شوند.  ضمناً تهدید کرد که اگر آنها را مسترد ندارد،  شهرهای ایلام را خراب نموده، مردم را به اسارت خواهد برد.
      در این احوال ایندابوغاش را نجبا کشته،  خوم بان کالداش را به جای او بر تخت نشاندند و همزمان پادشاه آشور نیز از موقع استفاده کرد،  تام ماری تو را به تخت ایلام نشانید.  ولیکن همین که او به تخت نشست،  کنگاشی بر ضد آسوری ها ترتیب داد.  مطلب قبل از اجرای آن افشا شد و بر اثر آن او را بازگرفته و در محبس انداختند،  و آشوریان پس از آن مملکت را غارت و با غنایم زیاد به نینوا مراجعت کردند.  از جریان وقایع پیداست که نفاق داخلی برای ایلام رمقی باقی نگذاشته بود.
    جنگ هفتم ــ  در مورد زمان این جنگ او زمان سقوط ایلام اختلاف در منابع وجود دارد.  زمان این جنگ در سالهای ۴۳۵۵ و ۴۳۶۴ گاه ایرانی،  ذکر شده ‌است.  پادشاه آشور که از نتایج جنگ‌های قبلی ناراضی بود،  باز در پی بهانه برای جنگ با ایلام گردید،  و با این مقصود تام ماری تو را به ایلام فرستاده،  از خوم بان کالداش استرداد کلدانیان مزبور و تندیس نانای را مطالبه کرد.
      پادشاه ایلام دید قبول کردن این تکالیف با مرگ او مساوی است،  بنابراین تصمیم گرفت که مقاومت کند.  آشوریان قشون قوی خود را به طرف ایلام حرکت داده وارد شوش شدند،  و در این شهر آنچه توانستند، کردند.  خزانه پادشاهان ایلامی که از غنایم جنگ‌های سابق آنها با سومر و اکد پر بود،  به دست آشوریان افتاد،  همچنین طلا و نقره‌ای که بابل در موقع اتحاد به ایلام داده بود،  با مجسمه ها و اشیاء نفیس معابد ایلامی و آنچه در خانه‌ها از ثروت و اشیاء قدیمی بود،  به نینوا منتقل گردید.
      آشوریان به کشتار و غارت اکتفا نکرده،  استخوان‌های پادشاهان و اشخاص نامی ایلام را از قبور بیرون آورده و به نینوا فرستادند،  و ۳۴ مجسمه پادشاهان ایلام که از طلا و نقره و مرمر و غیره ساخته شده‌ بود،  جزو غنایم آشوری گردید.  مجسمه نانای که ۱۶۳۵ سال در ایلام بود،  به دست پادشاه آشور افتاد،  و برای شهر ارخ پس فرستاده شد.
      آشوریان پس از کشتار و غارت شهرها اسرای بی‌شماری را چه از شوش و چه از شهرهائی که تسلیم بودند،  به آشور بردند.  مملکت ایلام پس از انقراض به صورتی درآمده‌ بود،  که حزقیل یکی از پیامبران بنی اسرائیل از کثرت کشتار و غایت خرابی آن را به گورستان تشبیه کرده ‌است.
    جنگ هشتم ــ  جنگ شوش آخرین جنگ از مابین ایلام و دولت آشور بود،  که با پیروزی آشور بانیپال پادشاه آشور به پایان رسید.  زمان این جنگ در سالهای ۴۳۵۵ و ۴۳۶۴ گاه ایرانی ذکر شده ‌است.  در مورد زمان این جنگ اختلاف در منابع وجود دارد.  کتیبه آشور بانیپال در باره فتح و نابودی ایلام چنین می‌گوید:
      تمام خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم،  و در مدت یک ماه و یک روز کشور ایلام را با همه پهنای آن،  جاروب کردم.  من این کشور را از چارپایان و گوسپند،  و نیز از نغمه‌های موسیقی بی‌بهره ساختم،  و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند.  منبع اینترنت.
   نظر انوش راوید:  بوضوح رجزخوانی از این کتیبه پیداست.
   مهم:  آنهایی که از تاریخ ایران و بزرگان تاریخ ایرانیان بد می گویند،  یا به نوعی و ترفندی دروغ می شمارند،  حقوق بگیر استعماری هستند،  و وظیفه آنها این است،  که ملت ایران را بی هویت تاریخی کنند.  تا نهایت،  در ادامه تخریب های داعشی گونه آثار تاریخی،  ایران و ایرانی را نیز در گرداب برنامه های استعمار و امپریالیسم نابود کنند.  باید مراقب بود،  تا در دام برنامه ها و ترفند های رنگارنگ استعماری نیافتاد.
...............
   برچسبها:  . تاریخ جنگها، ایلام و آشور، جنگهای ایلام، جنگهای آشور، جنگهای عیلام، عیلام، ایلام، آشور.
.............
تاریخ جنگهای ایلام و آشور
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 
............................
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.
ارگ ایران   http://arqir.com
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید

تاریخ رجزخوانی در ایران

تاریخ رجزخوانی در ایران نیز مانند همه دنیا و تمام تاریخ تمدن وجود داشته است.  رجزخوانی در حماسه های یونانی مانند ایلیاد،  و ایرانی مانند شاهنامه فردوسی،  و بسیاری از ادبیات جهان دیده می شود.
تاریخ رجزخوانی در ایران
پیش نویس
      تاریخ رجزخوانی در ایران نیز مانند همه دنیا و تمام تاریخ تمدن وجود داشته است.  رجزخوانی در حماسه های یونانی مانند ایلیاد،  و ایرانی مانند شاهنامه فردوسی،  و بسیاری از ادبیات جهان دیده می شود.  تاریخ آکادمی جهان که بخورد مردم داده اند،  ترکیبی از رجزخوانیهای تاریخی،  و تاریخ نویسی استعماری دارد،  در نتیجه مقداری دروغ بجای تاریخ شده،  و قابل اطمینان و علمی نیست.
تاریخ رجزخوانی در ایران
تصویر گاری قدیمی حمل بار،  عکس شماره ۴۸۸۳.
تاریخ رجزخوانی در ایران
لوگو تخصصی و تخصصی تر باشیم،  عکس شماره ۱۵۲۹.
این برگه پیوست لینک زیر است:
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
تاریخ رجزخوانی در ایران
تاریخ رجزخوانی در ایران
      رَجَزخوانی به معنای فخر فروشی و تعریف از شجاعت و شرافت خود است.  رجزخوانی از آداب مسلم جنگ بوده،  و دو مبارز ناگزیر از پرداختن به آن قبل از نبرد بودند.  در واقع رجزخوانی بخشی از تاکتیک نرم افزار رزمی جنگاوران برای درهم شکستن روحیه دشمن است.
      اساطیر و افسانه های ایران باستان چه آنهایی که در همان دوران ضبط شده،  و چه آنهایی که در دوران اسلامی به آثار منظوم و منشور را یافته است،  کاملاً تحت تاثیر روحیه و حال و هوایی حماسی است،  که به اقتضای شرایط همان دوران بوده است.  همیشه جنگ از دغدغه های مهم مردم ایران باستان بود،  و بخش عمده ای از زندگی آنان را تحت تاثیر قرار داده بود.
      در راستای همین موضوع بخش مهمی از پیکره فرهنگی و تاریخی و ادبی و دینی دوران باستان،  بازتابی از رجزخوانی است،  و بر این اساس پایه ریزی شده است.  رجز خوانی از ابزارهای مهمی برای بیان پیروزیها و افتخارهای غرور آمیز بوده است.
      در آثار تاریخی آشوری رجزخوانی زیادی از پیروزیها در نبردها دیده می شود،  در کتیبه بیستون نیز ردی از رجزخوانی وجود دارد مانند در اینجا.  در آثاری مانند تاریخ طبری و امثال آن رجزخوانیها را بجای تاریخ بخورد مردم داده اند در اینجا.
   مهم:  وظیفه یک تاریخ نویس این است،  که بتواند رجزخوانی را از واقعیت تشخیص دهد،  و در دام رجزخوانی نیافتد.  با پیدایش استعمار،  تاریخ نویسی استعماری و رجزخوانیهای تاریخی باعث اغفال تاریخ نویسان ساده شده،  و آنها گرفتار سادگی خودشان در درک از واقعیتهای تاریخ افتاده اند،  و دروغهای تاریخ را بازنویسی کرده اند.
 ...............
   برچسبها:  تاریخ رجزخوانی، رجزخوانی در ایران، رجزخوانی، فخر فروشی.
.............
تاریخ رجزخوانی در ایران
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 
............................
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.
ارگ ایران   http://arqir.com
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید