هواداران تارنمای ارگ ایران

مجموع نظرات و مقالات هواداران تارنمای ارگ ایران

هواداران تارنمای ارگ ایران

مجموع نظرات و مقالات هواداران تارنمای ارگ ایران

تاریخ رشد و تکامل در ایران

تاریخ رشد و تکامل در ایران یعنی روند شکل گیری جامعه ایران در طول تاریخ.  جامعه خود بخود علم و ادبیات و تولید را در خود دارد.  تاریخ رشد و تکامل در ایران شامل کلیت ایران می شود.
تاریخ رشد و تکامل در ایران
پیش نویس
      تاریخ رشد و تکامل در ایران یعنی روند شکل گیری جامعه ایران در طول تاریخ.  جامعه خود بخود علم و ادبیات و تولید را در خود دارد.  تاریخ رشد و تکامل در ایران شامل کلیت ایران می شود.  بدون دقت در روند رشد و تکامل و فرمول بندی و زمان بندی آن هرگز نمی توان از تاریخ درست دانست.
تاریخ رشد و تکامل در ایران
تصویر انوش راوید در شهر ری،  تابستان ۱۳۹۰ ،  عکس شماره ۳۳۲۹.
      در ساختارهای تاریخی اجتماع نوشتم،  در طول تاریخ جامعه دوره های مختلف داشته است،  و بمنظور درک درست از تاریخ باید این دورهها را شناخت.  این دوره ها نیز مراحل گذر های تاریخی اجتماع داشتند،  و این گذرها شامل رشد و تکامل است.  بدون درک از ابزار رشد و تکامل،  و مشکلات باز دارند رشد و تکامل،  هرگز نمی توان به آهنگ و ریتم تاریخی برای آینده جامعه و کشور دست یافت.
      در این صفحه به رشد و تکامل و ابزارها و مسائل و مشکلات مربوطه می پردازم،  و چون این موضوع نیاز به تبادل نظر و تحقیق نوع جدید دارد،  زمان بر است،  به مرور ادامه می دهم.  امیدوارم عزیزان متخصص باهوش همراهیم کنند.
تاریخ رشد و تکامل در ایران
لوگو تاریخمند و اندیشه ورز شوید،  عکس شماره ۱۶۰۷.
این برگه پیوست لینک زیر است:
تاریخ رشد و تکامل در ایران
 تاریخ رشد و تکامل در ایران
. . . بزودی پست می شود . . .
....
تاریخ رشد و تکامل در ایران
فیلسوف و اندیشمند و روشنفکر
      ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﻓﯿﻠﺴﻮﻓﺎﻥ و اندیشمندان ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،  ﻣﻨﺸﺄ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻠﻮﻡ،  ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺍﺳﺖ،  ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻓﯿﻠﺴﻮﻑ و اندیشمند و روشنفکر،  ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺘﻔﮑﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
تعدادی از اندیشمندان تاریخی ایران
عکس طرح تصویر تعدادی از اندیشمندان تاریخی ایران،  عکس شماره ۲۹۷۷.
   پرسش از عموم:  آیا شما در جامعه امروز ایران می توانید چند فیلسوف را نام ببرید؟  و دلایل خود را برای اندیشمند نامیدن آنها بگویید؟
تاریخ رشد و تکامل در ایران
قانون اساسی نوین تاریخی
      قانون اساسی نوین تاریخی به معنی نادیده گرفتن قانون اساسی کشور نیست،  بلکه می توان آن را به روز کردن قانون اساسی دانست.  قانون اساسی مدرن نیازهای جدید برابر با خواسته رشد و تکامل در ایران را در خود منظور می کند.
      قانون اساسی یک کشور تعیین کننده پیشرفت آن کشور است،  بهمین جهت باید با شرایط سرعت رشد و تکامل در قرن جدید تدوین شود.  قانون اساسی باید بتواند حرکت های سریع تغییرات ناپیوسته را در نظر بگیرد،  تا مردم  کشور در قانون قدیمی جا نمانند.  هر کشوری نیازمند داشتن قانون اساسی برابر با شرایط جغرافیایی و تاریخی آن کشور است.
      جغرافیای طبیعی کشور ایران دارای هشت موقعیت کلی آب و هوایی و آبریز و آبخیز است.  در طول تاریخ شرایط قومی و ملی و فولکوریک،  در این هشت موقعیت شکل گرفته است.  این هشت منطقه جغرافیایی ایرانی می تواند شکلی از اداره خود را داشته باشند،  تا بتوانند آینده غذایی ایران را تامین کنند.
      در ادامه قرن ۲۱ نیاز بشر به انرژی و غذا بیشتر و بیشتر می شود،  و باید این دو را در اصل و ابتدا برای تدوین یک قانون کار آمد قرار داد.  هم چنین نمی شود با ترکیب تمامی جمعیت با تمامی منابع،  آنها را جمع آوری و سرهم کرد،  و بتوان نتیجه خوب گرفت.  بنظرم برای قانون اساسی بهتر است اصل فدرالیسم علمی را در نظر گرفت.  فدرالیسمی که هر یک از مناطق کشور بتوانند با امکانات موجود خود،  زمینه رشد و شکوفایی سرزمین خود را فراهم آورند.
کتاب قانون اساسی
تصویر کتاب قانون اساسی،  عکس شماره ۷۷۳۶ .
فدرالیسم جغرافیایی تاریخی،  بر اساس منابع و منافع ملی و مردمی شکل گرفته،  نه بر پایه تیره ای و قومی.
      بمنظور نوشتن قانون اساسی بهتر است از قوانین تاریخی کشور عزیز ایران،  و چند کشور اروپایی و آمریکایی و غیره کمک گرفت.  در ضمن از جدید ترین دست آورد های علمی و تکنولوژیهای نوین هم در قانون اساسی بهره برد،  منجمله انتخابات اینترنتی،  و یا مجلس های استانی و ایالتی مجازی.
      مردم هر یک از بخش های کشور باید از استعداد های ملی و مردمی خود بهره ببرند،  و وابسته به منابع ایالت و یا استان جانبی نباشند.  مانند استان های بیابانی ایران،  که با داشتن کویر های پر انرژی خورشیدی رایگان،  نباید محتاج نفت و گاز باشند،  و باید از این برکت طبیعت،  بتوانند چرخه های تولیدی را بگردانند،  و تولید ثروت و دانش نمایند. 
      همچنین یکی از مهمترین موضوعها،  در نظر گرفتن تاریخ و فرهنگ یادگیری است،  به همین جهت برای قانون اساسی،  بهتر است حداکثر اعتبار را ۲۰ سال تعیین کرد.  یک مجلس قانون اساسی،  که اعضای آن میان برگزیدگان حرفه ای قانون دان باشند،  توسط مردم انتخاب شوند.  در صورت تقاضای بیش از ۵۰ درصد مردم،  که توسط اینترنت در سایت قانون اساسی ثبت نام کرده باشند،  این مجلس قانون گذار زودتر برپا شود،  تا بتوانند قانون اساسی را ترمیم و یا بازنویسی کنند.
   مهم:  آنهایی که از تاریخ ایران و بزرگان تاریخ ایرانیان بد می گویند،  یا به نوعی و ترفندی آنها را دروغ می شمارند،  حقوق بگیر استعماری هستند،  و وظیفه آنها این است،  که ملت ایران را بی هویت تاریخی کنند.  تا نهایت در ادامه تخریب های داعشی گونه آثار تاریخی،  ایران و ایرانی را نیز در گرداب برنامه های استعمار و امپریالیسم نابود کنند.  باید مراقب بود،  تا در دام برنامه ها و ترفند های رنگارنگ استعماری نیافتاد.
   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون قانون اساسی برای یک کشور،  یا یک سازمان نوشته اید؟  یا هرگز بفکر تدوین چنین قانونی بوده اید؟  که در آن تکنولوژی های نوین،  حفظ محیط زیست،  انرژی های نو و....  در اولویت باشد؟
مسئله ریاضی
تصویر طرح یک مسئله ساده ریاضی،  عکس شماره ۸۶۸۲.
جنگ گاو های نر
   عکس جنگ گاو های نر،  که در استان گیلان به ورزا وار گیلان معروف است،  سی دی این جنگ را تهیه کنید،  بویژه در استان گیلان بنام "ورزا وار گیلان"،  و درباره این جنگ گاوها نظر بدهید.  گاو حیوانی است که از ابتدای تمدن بشر در خدمت انسان بوده،  یا حتی به نوعی در تکامل تمدن نقش داشته است،  و نباید با آن چنین رفتار کرد.
  ــ  ورزا = گاو نر + وار = جنگ = War =  وار از زبان تمدن کهن ایران به اروپا رفته است.
      امیدوارم سازمان های حمایت حیوانات به وضع ناراحت کننده این جنگ گاوها که بشدت یکدیگر را زخمی و مجروح می کنند،  رسیدگی کنند،  تا بلکه از خشونت و بی رحمی در رفتار با یکی از بهترین حیوانات گرفته شود.  مثلاً حداقل از تیز کردن شاخ های آنها قبل از جنگ جلوگیری شود،  یا رعایت سن و وزن حیوان در نبرد انجام شود،  و گاو نر را مجبور به ادامه جنگ در پایان زمان نبرد طبیعی آنها نکنند.
...............
   برچسبها:  تاریخ تکامل، رشد و تکامل، تاریخ رشد،  فیلسوف، اندیشمند، روشنفکر، قانون اساسی، ورزا وار، جنگ گاوها.
.............
تاریخ رشد و تکامل در ایران
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 جنگ گاوها یا ورزا وار، نوعی حیوان آزاری است، که باید قانونمند شود، مشروح در http://arqir.com/551
............................
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.
ارگ ایران   http://arqir.com
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید

نامهای پارسی جزایر دریای پارس

نامهای پارسی جزایر دریای پارس یک واقعیت در ادبیات تاریخی حوزه خلیج فارس است.  ریشه یابی نام جزایر دریای پارس بخوبی نشان می دهد،  که این جزایر نام پارسی دارند.
نامهای پارسی جزایر دریای پارس
پیش نویس
نامهای پارسی جزایر دریای پارس یک واقعیت در ادبیات تاریخی حوزه خلیج فارس است.  ریشه یابی نام جزایر دریای پارس بخوبی نشان می دهد،  که این جزایر نام پارسی دارند.
نامهای پارسی جزایر دریای پارس
تصویر گوگل ارت جزیره گپسبزو،  عکس شماره ۴۸۷۷.
نامهای پارسی جزایر دریای پارس
لوگو مراقب باشید در دام تاریخ نویسی استعماری نیافتید، عکس شماره ۱۶۰۶.
این برگه پیوست لینک زیر است:
نامهای پارسی جزایر دریای پارس
نامهای پارسی جزایر دریای پارس
جزایر سه‌گانه ایرانی،  نام‌ های پارسی دارند
      جزایر سه گانه ایرانی ابوموسی،  تنب بزرگ و تنب کوچک در طول تاریخ همیشه هویتی ایرانی داشته و خواهند داشت.  یکی از راه های حفظ هویت ایرانی این جزایر پاسداشت نام های اصیل و ریشه دار ایرانی آنهاست،  که نشان از حاکمیت همیشه ایرانی بر این جزایر و نفوذ زبان فارسی در این منطقه دارد.
      نام این جزیره گپ سبزو به معنی جزیرۀ بزرگ خرم بوده است.  در واقع،  مردم بندر لنگه،  کنگ و ساکنان سواحل در جزایر خلیج فارس، «گپ» را به معنی بزرگ می‌دانستند،  و هر آنچه را که بزرگ بود،  گپ می‌گفتند.  سبزو نیز در زبان جنوبی یعنی سبز و خرم،  این جزیره نیز گپ سبزو نام داشت.  وقتی مردم کنار ساحل باشند و این جزیره را از دور تماشا کنند،  به نظرشان جزیره‌ای سبز و خرم و بزرگ می‌رسد.
      در تعبیر و ریشه یابی دیگر نام این جزیره و با توجه به ریشه ایرانی آن بوموسو است.  با دخالت استعمار و امپریالیسم و به تقلید و اشتباه و اغفال از نوشته‌های عربی نام معنی دار بوموسی را ابوموسی گفتند و نوشتند.  
   ــ  بوموسو =  بوم + و + سو =  سرزمین سبز.
   ــ  بوم =  سرزمین + سو =  سوز =  سبز.
      به نام‌های فارسی دیگر این جزیره دربرگیرنده هر دو جزء «بوم» و «سبز» هستند.  این جزیره از خوش‌ آب ‌و هواترین مناطق خلیج‌ فارس است.  انواع گیاهان و جانوران دریایی در ساحل آن به چشم می‌خورد،  و از دیرباز دارای آب شیرین،  کشتزار و مراتع خوب بود.
      نزد مردم بوشهر و بندر لنگه و دیگر شهرهای پارس تا ۸۰ سال پیش به نام «گپ سبزو» به معنی «سبزه‌ زار بزرگ» شناخته می‌شد.  در اسناد تاریخی از آن با نام «بوموو» یاد کرده اند،  که از دو بخش «بوم» + «اوو» یا «آب» تشکیل شده است،  و به صورت «بومُف» معرب شده است.
   مهم:  باید در نوشته‌های پارسی،  نام این جزیره را درست و با توجه به ریشه ایرانی آن،   گپسبزو یا بوموسو بنویسم و بخوانیم.  من انوش راوید در نوشته هایم از گپسبزو استفاده می کنم.
      به گفته یکی از اساتید:  در تاریخ آبادی‌ها براساس نام افرادی،  که آنجا را آباد کرده بودند، نامگذاری می‌شدند.  مانند علی‌آباد یا حسن‌آباد.  گاهی نیز از پیشوندهایی مانند «بابا» استفاده می‌شد،  یعنی اسم خود را همراه با پیشوند «بابا» بر آن محل می‌گذاشتند،  مانند باباامان یا باباکوهی.  نام این جزیره نیز به همین ترتیب تغییر کرده است.
      در گذشته فردی به نام موسی سبب رونق و آبادانی این جزیره شد،  و پس از مدتی،  نام «بابا موسی» بر جزیره گذاشته شد.  «بابا موسی» در زبان محلی جنوبی به «بابو موسی» تغییر پیدا کرد و به‌تدریج با تغییرات دیگر، به آن «بوموسی» می‌گفتند.
      سپس اعرابی که در زمان انگلیسی‌ها به این جزیره آمدند،  به‌دلیل متجانس بودن واژه «بو» و «ابو» نام «بوموسی» را به «ابوموسی» تغییر دادند،  و کم‌کم استفاده از این واژه رواج یافت و جزیره حتی پس از رفتن انگلیسی‌ها نیز به همین نام باقی ماند.
نامهای پارسی جزایر دریای پارس
واژه‌ پارسی تُنب
در خلیج فارس دو جزیره نام تُنب بر خود دارند، یکی تنب بزرگ و دیگری تنب کوچک.
      عرب‌ها تحت نفوذ استعمار و امپریالیسم می‌کوشند،  نسبتی بین خود و جزایر سه‌گانه تنب بزرگ و تنب کوچک و بوموسو پیدا کنند.  در نوشته‌های خود واژه فارسی تنب را معرب کرده،  و به صورت «طنب» می‌نویسند.  در صورتی که «تُنب» یا « تُمب»، واژه‌ای‌ فارسی سره‌ است،  که در گویش‌های محلی جنوب ایران شامل لهجه‌های لارستانی، بندری، تنگستانی و دشتستانی به معنای «تپه» و «پشته» یا «تَل» می‌باشد.
      جزیره تنب بزرگ از دیرباز به نام‌هایی همچون تُمب بزرگ، تُمب گپ، تنب مار، تُنب مار بزرگ، تل مار و ... نامیده می‌شده است.  چون در این جزیره در گذشته‌ای نه‌چندان دور شمار زیادی مار سمی وجود داشته است.  در گویش دریانوردان محلی این جزیره را «تمب گپ» نیز می‌نامند که باز نشان از هویت ایرانی آن دارد.  واژه «تنب» در ترکیب نام بسیاری از روستاهای بندرلنگه و بوشهر نیز به کار رفته است.  نام جزیره «تنب کوچک» نیز بر همین بنیان استوار است.
   ــ  منبع اینترنت و اطلاعات شخصی.
...............
   برچسبها:  نامهای پارسی، جزایر پارس، ابوموسی، گپ سبزو، بوموسو، تنب بزرگ، تنب کوچک.
.............
نامهای پارسی جزایر دریای پارس
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 
............................
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.
ارگ ایران   http://arqir.com
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید

داستان کیسر کاسپین امپراطور

داستان کیسر کاسپین امپراطور

داستان کیسر کاسپین امپراطور در ایران،  از گذشته های تاریخی تاکنون بسیار شنیدنی بود،  مانند داستانی یا اتفاق واقعی که در زیر می نویسم.

داستان کیسر کاسپین امپراطور

تصویر کیسر داریوش بزرگ در تخت جمشید،  عکس شماره 0975

داستان کیسر کاسپین امپراطور

داستان کیسر کاسپین امپراطور

      اسامی کیسر کاسپین امپراطور، اسامی باستانی از زبان های قدیمی ایرانی هستند،  معنی و ریشه در تاریخ ایران دارند.  کیسر همان قیصر فارسی ایجاد شده از کی+ سر= کی به معنی شاه و سر به معنی خوب است،  روی هم رفته به معنی شاه خوب یا خوب سر میشود.  caesar

      کیسر همان سزار یا تزار است،  در لهجه های دیگر است،  مانند سزار روم یا قیصر روم تزار روسیه. اسامی مثل کی کاووس، کیهان کی خسرو،  از اسامی رایج در ایران هستند.

داستان کیسر کاسپین امپراطور

ضعف دانش در اداره فرهنگ و ارشاد

      امروز برای کارهای مربوط به انتخاب یک اسم خوب برای کافینت به اداره ارشاد شهرم مراجعه کردم.  از بین اسامی:  کاسپین، کیسر، امپراطور،  یکی را  میخواستم انتخاب کنم.  وقتی به مسئول تایید اسامی صحبت کردم،  در ابتدا نام کاسپین را گفتم،  و در کمال تعجب گفت این نام مورد تایید ارشاد نیست،  و در فرهنگ نام های ما غیرمجاز است.

      گفتم این اسم ایرانی و نام دریاچه مازندران است،  و به هر ترتیب قبول نکردند، و نام کیسر را انتخاب کردم.  مسئول مربوطه دوباره گفت کیسر یعنی چه؟  و ادامه داد و گفت:  این اسامی من در آوردی در فهرست فرهنگستان نیست.

      توضیح دادم نام ایرانی و رایج است،  مانند کی کاووس و کیخسرو.  در آخر نام کیسر هم قبول نکرد.  در آخر نام امپراتور قبول کرد.  سوال اینجاست،  چرا نام کاسپین در آن فهرست فرهنگستان نبود؟  اینها تصادفی نیست،  و ریشه در دشمنی با تاریخ و ادبیات ایران و ملت ایران دارد.

      وجود افراد کم سواد و ناآگاه از تاریخ و فرهنگ ایران،  در دستگاه های اداری زیاد است،  خیلی هم زیاد.  حتی ضعف در سیستم اداری ایران نیز فراوان است،  مانند در اینجا.  امیدوارم مجلس و دولت به این مهم رسیدگی کنند،  قبل از اینکه مشکلات فراوانتر و غیر قابل کنترل شود.  مسعود ایزدی

   برچسبها:  اداره ارشاد، داستان کیسر، کاسپین، امپراطور، قیصر، سزار، تزار، مسعود ایزدی، caesar.

داستان کیسر کاسپین امپراطور

ملیگرایی باستانگرایی نیست

ملیگرایی باستانگرایی نیست اصل مهمی در ملیگرایی است،  بسیاری فکر می کنند ملیگرایی باستانگرایی است،  درصورتیکه ملیگرایی تمام بود و نبود کشور را شامل می شود. 

ملیگرایی باستانگرایی نیست

پیش نویس

ملیگرایی باستانگرایی نیست اصل مهمی در ملیگرایی است،  بسیاری فکر می کنند ملیگرایی باستانگرایی است،  درصورتیکه ملیگرایی تمام بود و نبود کشور را شامل می شود.  بودهها در حال و نبودهها که در گذشته ها بودند.  در اصل ملی گرایی دفاع از دمکراسی و آزادی اندیشه و قلم است،  نه گفتن  نوشتن از رویاها و آرزوهای تاریخی و از دست رفته تاریخی.

ملیگرایی باستانگرایی نیست

تصویر انوش راوید در تخت جمشید،  عکس شماره 4881 .

ملیگرایی باستانگرایی نیست

لوگو در جهت علم باشید نه عقیده،  عکس شماره 1615.

این برگه پیوست لینک زیر است:

کلیک کنید:  تاریخ عشق به ملت و میهن

ملیگرایی باستانگرایی نیست

ملیگرایی باستانگرایی نیست

باستانی گرایی هم ملی گرایی نیست

مسعود رفیعی طالقانی

      هندوانه و آجیل شب یلدا را اگر وانهیم،  که البته در چنین روزگاری از کثرت دغدغه،  باید که چنین کنیم،  می‌توان از دریچه یلدا به مسائلی دیگر نگریست.

      حتی دوباره زاده ‌شدن خورشید و فرو افتادن شب ظلمانی،  که عده‌ای در دوران‌های مختلف آن را به استعاره ظلمت ظلم قلمداد کرده‌اند،  هم شاید تلقی‌ تکراری از یلدا شده باشد.  تلقی‌ تکراری از امیدهای موهوم که بی‌عملی و انفعال را توجیه کرده است،  به امید فردا‌هایی که شاید بیایند،  و حتی عمل بدون میانجی را.

      پس آن را هم به کناری می‌گذاریم،  و به موضوعی دیگر می‌پردازیم:  «اگر یلدا را به عنوان یکی از عناصر فرهنگ دیرین ایرانی در نظر بگیریم،  و فرهنگ را یکی از عناصر هویت ملی،  پس می‌توان از یلدا به سیاست راهی باز کرد،  زیرا هویت ملی گرچه گاهی وجودش مخدوش از آیین‌های متهاجم و سنت شده،  اما همان چیزی است که اگر نباشد،  حاکمیتی نمی‌تواند بود،  زیرا ملتی شکل نمی‌گیرد،  و سرزمین بی‌ملت،  برهوت است،  و ملت بی‌سرزمین،  ملت نیست!  بدین اعتبار می‌توانیم از پلی که از یلدای تاریخی به پهنه سیاست می‌زنیم،  به گفتمان‌های سیاسی برسیم،  که دو تای آن‌ها یکی باستان‌گرایی است،  و دیگری ملی‌گرایی،  و دست‌کم در همین تاریخ معاصر خودمان ببینیم،  که چه کسانی و چرا به این گفتمان‌ها متوسل شده‌اند،  و از آن استفاده یا سوءاستفاده کرده‌اند!

      روشن است همین حالا بسیاری این باور را دارند،  که باستان‌گرایی همان ملی‌گرایی است.  اما بینش علمی با پشتیبانی فاکت‌های تاریخی اثبات می‌کند،  که این دو،  گفتمان‌هایی متفاوت از یکدیگر بوده‌اند،  گرچه عناصر گفتمانی آن‌ها گاهی با یکدیگر منطبق بوده‌اند.

      روزگاری طولانی ملی‌گراها در ایران متهم به این بوده‌اند،  که به نبش قبر تاریخ پرداخته‌اند.  حال آن‌که، ملی‌گرایی در ایران،  جزو معدود گفتمان‌های سیاسی – اجتماعی بوده،  که همگام با چند گفتمان رایج دیگر،  امکان «سیاسی شدن» را فراهم آورده است،  آنچنان که امکان اید‌ئولوژی شدن خود را.

      ملی‌گرایی هم مانند گفتمان‌های دیگری چون اسلام سیاسی در ابعاد مختلف‌اش،  غرب‌گرایی،  گفتمان چپ و... در طول تاریخ معاصر ایران بی‌قراری خود را حفظ کرده،  چندی به قدرت رسیده و چندی به عزلت افتاده،  اما دست‌کم ماهیتی روشن و البته دموکراتیک داشته است.  در مصاف ملی‌گرایی،  مضاف بر گفتمان‌های دیگری که ذکر شد،  اما یک گفتمان بیشتر بی‌قراری کرده است،  و آن همان گفتمان باستان‌گرایی است.

      آنان که اتهام نبش قبر تاریخ را به پیشانی ملی‌گرایان چسبانده‌اند،  شاید ندانسته‌اند که اتفاقا این اتهام برازنده گفتمان باستان‌گرایی است،  که می‌کوشد خوف و خفت و خلا عقب‌ماندگی سیاسی-اجتماعی را با ماله باستان‌گرایی و افتخار به آنچه مثلا در چهار‌هزار سال پیش داشته‌ایم پر کند.  البته یک جریان پان‌ایرانیستی هم در این بین،  میان ملی‌گرایی و باستان‌گرایی ایستاده است.  این جریان بر این باور است که پان‌ایرانیسم برخلاف پان‌عربیسم، پان‌ترکیسم، پان‌اسلاویسم و... ماهیتی ابژکتیو (عینی) دارد،  که دارای واقعیت تاریخی است و آن پان‌های دیگر ماهیتی سوبژکتیو دارند،  و فاقد واقعیت تاریخی‌اند و بیشتر جست‌وجوهایی هستند برای دست یافتن به یک یوتوپیا.

      پان‌ایرانیست‌ها عقیده دارند سرزمین کهن ایران به معنای گردهمایی بزرگ سرزمین‌های ایرانی‌نشین،  در دوران هخامنشی برقرار بوده،  و با حمله اسکندر دچار تجزیه شده،  سپس با تشکیل دولت اشکانی دوباره تجمع یافته،  و با ورود اسلام به ایران چند پاره شده،  و آنگاه بار دیگر با برآمدن سلسله شیعی مذهب صفوی،  شمایی از شکل باستانی خود را یافته است،  گرچه دوباره در دوره قاجار اوضاع دیگرگون شده است.  به زعم آنان پان‌ایرانیسم دارای یک ماهیت تاریخی چند ‌هزار ساله است،  و با یورش بیگانگان گاه‌گاهی از هم گسیخته است.

      این عقیده میانی را اما اگر کنار بگذاریم،  باز سخن از دو گفتمانی است،  که در بالا گفته آمد.

      باستان‌گرایی، آنچنان که از نامش بر می‌آید گفتمانی است شورمند از میراثی که پیش‌تر‌ها داشته‌ایم؛  شکوه و اقتدار، تمدن و تربیت، قدرت و صلابت و فرمانروایی بر بخش وسیعی از جهان آن روزگاران.  این گفتمان، منظومه معنایی خود را پیرامون همین چند مفهوم شکل داده و نیروهای خود را در چارچوب همین منظومه، مفصل‌بندی کرده است.  بی‌قراری، اوج‌گیری و هژمونی این گفتمان، در طول تاریخ معاصر ایران به استثنای عصر مشروطیت،  از آغاز تا سال‌های پایانی حکومت رضاخان میرپنج و سپس در سال‌های دهه 50 خورشیدی و همزمانی با جشن‌های دو‌هزار و پانصد ساله و... بسیار مشهود بوده است.

      از این دو که بگذریم در سال‌های اخیر هم رد پای بازشکل‌گیری این گفتمان در برخی نهادها و تفکرات دیده می‌شود.  به نظر می‌رسد سوداگران قدرت در ایران،  هر گاه از ناکامی گفتمان‌های پیشینی اطمینان یافته و نیروهای اجتماعی را سرگردان می‌بینند،  در صدد بر می‌آیند تا طرحی نو دراندازند و نیروهای اجتماعی و مطالبات را مفصل‌بندی‌ تازه کنند،  پس به باستان‌گرایی رو می‌آورند.  زیرا ربط زیادی با فرهنگ اجتماعی و هویت ملی ایرانیان دارد،  و ذهن شهروند ایرانی را به خود جلب می‌کند.

      برای مثال وقتی رضاخان بساط حکومت قاجار را در ایران برچید،  یا بساط قاجار را به نفع او برچیدند،  بر چند گفتمان خشم داشت.  اولی گفتمان مشروطه و نمادها و نمایندگان اصول‌مندش بود و دیگری گفتمان اسلام سیاسی،  که خود این دو گفتمان هم با یکدیگر تضادی گاه آشکار و گاه پنهان داشتند.  ایران اما در آن دوران تشنه امنیت، تمرکز، اقتدار و پیشرفت بود و با این اوصاف بود که رضاخان بر مسند قدرت نشست و حاکمیت خود را بر گفتمان باستان‌گرایی استوار کرد،  اگرچه روشنفکران سابقا مشروطه‌خواه که پیشتر از وی حمایت کرده بودند،  طالب گفتمانی یکسره سکولار و غرب‌گرا بودند،  و داد دیکتاتوری منور سر می‌دادند و گفتمان اسلام سیاسی هم گوشه چشمی به حکومت اسلامی در عصر غیبت داشت.

      پس حکومت رضاخان در ابتدا جنبه‌های استعاری خود را حفظ کرد تا غضب دیکتاتور نسبت به گفتمان‌های مذکور نمایان نشود.  شخص رضاخان هم در میان سکولارها مورد اعتماد بود و هم او در مقاطعی خود را منتسب به مذهب می‌کرد.  تا آنجا که در محفلی سخن از جدایی دین و سیاست می‌گفت و در محفلی دیگر گل بر سر می‌مالید و بر سینه می‌زد.  اما واقعیت گفتمان پهلوی، باستان‌گرایی بود که نام ناسیونالیسم شاهی را با خود داشت.  به این ترتیب فرض بالا ثابت می‌شود که باستان‌گرایی به مثابه یک گفتمان گریزگاهی بوده است برای سوداگران قدرت.

      ملی‌گرایی اما برعکس هرگز چنین شخصیتی نداشته است.  خاصه آن‌که ملی‌گرایی در ایران معاصر مجال چندانی برای ظهور و بروز نیافت.  تاریخ معاصر ایران هرگز دولتی ملی‌گرا بدان‌سان که دولت دکتر محمد مصدق طلایه‌دارش بود به خود ندیده است.  دولتی که از قلب تشکلی به نام «جبهه ملی» برخاست و در بستر نهضتی به نام «نهضت مقاومت‌ملی» آرام گرفت یا به تعبیری ادامه حیات داد هر چند با کودتایی ضد ملی فروافتاده بود.  دولت و گفتمانی که انگلیس را در ایران خلع ید کرده بود.  گفتمانی که قیام سی تیر در حمایت از آن به پا شد و....

      ملی‌گرایی چندان به شکوه و اقتدار ایران باستان و مفاهیم انتزاعی‌اش کاری نداشته و ندارد،  بلکه در منظومه‌ای از مفاهیم شکل گرفته،  که بارزترین نمادش، ضدیت با استعمار خارجی و استبداد داخلی بوده است.  این نمادها را کجا می‌توان با منظومه معنایی گفتمان‌های باستان‌گرا مقایسه کرد که بیشتر بر مفاهیمی انتزاعی و شکوه و شوکتی کهن تکیه دارد، که بی‌تردید راه را بر حرکت رو به جلوی یک ملت مسدود می‌کند.

      ملی‌گرایی به مثابه یک گفتمان، همانی بود که در عصر مشروطه آیت‌الله نایینی را با یوسف‌خان مستشار الدوله در یک صف قرار داده بود.  در دهه 30مصدق و آیت‌الله کاشانی را در کنار هم و کمی بعد در دهه 40، آیت‌الله طالقانی را در کنار یدالله سحابی. پس استنباط یکسان از دو گفتمان ملی‌گرایی و باستان‌گرایی، بی‌تردید استنباطی غلط و نارواست. اولی به ایران فردا می‌اندیشیده است، و برای آن تکاپو کرده و دومی به ایران دیروز و استخوان‌های در خاک.

      حالا یلدای باستانی وقتی به عنوان یکی از نمادهای فرهنگی و سپس هویت ملی بدل می‌شود، اثری اجتماعی بر می‌انگیزد و خود دریچه‌ای برای ‌گذار از باستان‌گرایی به ملی‌گرایی می‌گشاید و شاید کمترین اثرش باید این باشد که باستان‌گرایی همان ملی‌گرایی نیست.

ملیگرایی باستانگرایی نیست

نظرها و پرسشها و پاسخها

      در این بخش نظرها و پرسشها و پاسخهای شما را می نویسم،  و سعی کنید در بخش نظرها پائین همین صفحه بنویسید،  یا اگر دوست داشتید مقاله خود را ایمیل کنید،  تا در برگه ای جدا گانه پست کنم.

ملیگرایی باستانگرایی نیست

    نظر انوش راوید:  ملی گرایی یا ناسیونالیسم از بدو پیدایش بورژوازی پیشرفته از ساختارهای تاریخی اجتماع،  یا به تعریف دیگر در قرون جدید شکل گرفت،  و همیشه تعریفهای جدید به آن افزوده شد.  البته قبل از قرون جدید برای اولین بار در تاریخ ملی گرایی در شاهنامه فردوسی دیده می شود.  اما آن نوع ملی گرایی چیزی در حدود قوم گرایی است،  زیرا زمان فردوسی جغرافیایی سیاسی معنا نداشت،  و جغرافیای قبیله ای در جهان حاکم بود.

      از ابتدای پیدایش ملی گرایی بر دو نوع اصلی بود،  ملی گرایی واقعی و ملیگرایی ساخته شده بدست استعمار و امپریالیسم،  که می شود گفت ناسیونالیسم تقلبی.  همیشه ناسیونالیسم تقلبی یا ملیگرایی تقلبی در کشورهای تحت نفوذ مستقیم و غیر مستقیم استعمار و امپریالیسم باعث گمراهی مردم می شد،  و به راسیسم یا فاشیسم یا باستان گرایی ختم می شد،  و نتیجه برای مردم آن کشور نداشت.

...............

   برچسبها:  ملیگرایی، باستان گرایی، ملی گرایی، پان ایرانیسم، ناسیونالیسم ایرانی، مسعود رفیعی طالقانی، ناسیونالیسم تقلبی، ملیگرایی تقلبی، انوش راوید.

.............

ملیگرایی باستانگرایی نیست

مستند های مربوط

مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری

http://arqir.com

 

............................

کلیک کنید:  تاریخ رشد و تکامل در ایران

کلیک کنید:  تفاوتهای ناسیونالیسم و فاشیسم

کلیک کنید:  دروغگویی آتش سوزی تخت جمشید

    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.

   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.

ارگ ایران   http://arqir.com

پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید

کلیک کنید:  تماس با ما      :     http://arqir.com/1

جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید

تاریخ قورخانه گورخانه در ایران

تاریخ قورخانه گورخانه در ایران را باید در راستای درست دانستن از تاریخ دانست،  در غیر اینصورت تاریخ مانند داستان می شود.  داستانهایی که براحتی فکر می کنند،  دشمنی آمد و کوبید و پیروز شد.
تاریخ قورخانه گورخانه در ایران
پیش نویس
      تاریخ قورخانه گورخانه در ایران را باید در راستای درست دانستن از تاریخ دانست،  در غیر اینصورت تاریخ مانند داستان می شود.  داستانهایی که براحتی فکر می کنند،  دشمنی آمد و کوبید و پیروز شد.  برای درست دانستن از تاریخ باید درباره همه جزئیات تاریخ بخوبی دانست.
تاریخ قورخانه گورخانه در ایران
      تصویر قورخانه دژ رشکان،  که بعلت استحکام بنا توسط افراد بی خانه و یا معتاد مورد استفاده قرار می گیرد،  عکس شماره ۴۸۷۶.
تاریخ قورخانه گورخانه در ایران
لوگو ایران را بدرستی بشناسید،  عکس شماره ۱۶۱۷.
این برگه پیوست لینک زیر است:
تاریخ قورخانه گورخانه در ایران
تاریخ قورخانه گورخانه در ایران
      قبل از تاریخ هوساپین که زبان باز کرد،  فرهنگ لغتش یکی دو صفحه از واژه های تک آوایی بود.  آنها برای هر معنی یک تغییر کوچک در صدای لغت شفاهی می دادند.  کور به معنی تاریکی است،  و گور به معنی جای تاریک،  شاید و چه بسا در ادامه همان تک آواییهای اولیه است.
      قورخانه یا گورخانه،  محل گور مانند در خانه و سربازخانه،  که برای نگهداری اسلحه و وسایل کم ضرروی روزانه بود.  این واژه بوضوح از محل گور مانند حکایت دارد،  به اشتباه آنرا مترادف با اسلحه خانه یا زرادخانه نامیدند،  و آنرا واژه ای ترکی گفته اند.
      گور در گذشته های تاریخی ایران قبل از هزاره ششم گاه ایرانی،  مانند قبر دوران اسلامی نبود،  بلکه اتاقکی با سقف ضربی بود،  که در زیر سطح زمین می ساختند.  در گور اجساد مردگان را درون تابوت سنگی یا گلی و یا کوزه نگه می داشتند.  همچنین در گور نذورات خود را نیز می گذاشتند،  در بعضی از گورها اشیای بسیار قیمتی،  و حتی کوزه های بزرگ شراب یافت شده.
      گور با تغییر آوای گویش در بعضی از کیانها قور گفته شده،  و از زمان پادشاهی قاجاریه بطور کلی به کارخانه اسلحه سازی و انبار اسلحه قورخانه گفتند.  در آن زمان با اینکه تاریخ گذشته ایران بسیار نزدیکتر از زمان ما بود،  ولی بدلایل رشد در تاریخ اجتماعی ایران،  درک از اهمیت تاریخ خیلی کم بود.
....
تاریخ قورخانه گورخانه در ایران
گور به دو معنی است
      در هزاره های چهارم و پنجم گاه ایرانی،  گور محل دعا و نیایش برای مردگان نیز بود،  در گورهای بزرگ و سلطنتی کوزه های آب و شراب و همراه با زره و اسلحه فوت شده را قرار می دادند.  در بعضی از گورها حوضچه های کوچک آب هم قرار می دادند،  تا الهه سلامتی مهاری یا مهری و الهه تولید میت یا میترا به آنجا بیایند.
      در هزاره ششم گاه ایرانی این گورها تغییر ماهیت داند،  و فقط به عبادتگاه های برای دعا و نیایش مهر و میترا تبدیل شدند.  در نهایت با پیدا شدن یا نفوذ افرادی بنام گور،  که به نوعی دانا یا دعا نویس یا مقدس بودند،  فلسفه ای بنام میترایی یا دین میترایی شکل گرفت.
      نامها و فامیها با پسوند و پیشوند گور در تاریخ،  از پدیده گورها یا همان عبادتگاه های گور شکل هستند،  که در هزاره های هفت و هشت گاه ایرانی به معنی دانا و مقدس بودند و هستند،  که ریشه این نام در همان گور است.  تاریخ و تمدن و فرهنگ طی هزارها می چرخد و رشد و تکامل می یابد.
....
تاریخ قورخانه گورخانه در ایران
قورخانه های تاریخی ایران
      تمام قلعه های تاریخی ایران قورخانه دارند،  در بخش قلعه های تاریخی ایران تعدادی را نوشتم و بزودی بیشتر می نویسم و ادامه می دهم.
................
تاریخ قورخانه گورخانه در ایران
تاریخ اسلحه خانه و اسلحه سازی در ایران
. . . بزودی پست می شود . . .
...............
   برچسبها:  تاریخ قورخانه،  گورخانه ایران، تاریخ گورخانه، معنی گور، معنی قور، تاریخ اسلحه خانه، اسلحه سازی.
.............
تاریخ قورخانه گورخانه در ایران
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 
............................
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.
ارگ ایران   http://arqir.com
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید